در قلبی خاموش، جریان خسته ای وجود دارد. او گمراه از دنیا و درد هایش است. خورشید زندگی در دستانش گرم می باشد و او در سایه ها تار می رود. این داستان از یک بیماری است که در دنیای خود، به مواجه با دنیا است.
- خروش او به چند خط منجر می شود، اما جاده او به بهار منتهی می گردد.
- سیاه| عشق
و در انتها،
او به نور می رسند.
آتش خاموش: ۵۰ طیف خاکستری بدون سانسور
این رمان، همین داستان شیدایی زن است که در مرز زندگی می کند. او با مشکلات خویش روبروست و با تلاش برای پنهان کردن حقیقت است.
- هر کسی
- میتواند
- داستان
پنجاه طیف خاکستری قسمت دوم: مرز هوس
قسمت دوم از "پنجاه طیف خاکستری" ما را به عمق دلربایی می برد. جریان احساسات در این فصل، با احساس وصف شده و
ما شاهد گذر از روزمره به دنیای غیرقابل پیش بینی هستیم. مواجهه بین شخصیت ها پر از زیبایی می باشد و
غم در پس پرده ها پنهان شده است.
ناامیدی : آغاز رمان پنجاه طیف خاکستری
رمان پنجاه طیف خاکستری با تظلم خواهی شدید به عشق و رمانس بین انستی و کریستال شروع می شود. انستی ، دختری جوان و با زندگی زندگی پرفرازونشیب روبرو است، توسط جنایت مورد آزار و غم قرار می گیرد. او در خانه ای حیرت انگیز زندگی می کند و با دوست خود به نام کریستال تعامل می شود.
این رابطه دو نفر شروع می شود و به مرور زمان، حرکت عشق و عشق در آنها پنجاه طیف خاکستری با زیرنویس تکامل پیدا می کند. این رمان پنجاه طیف خاکستری را به آن قصه محافظت می کند.
بازگشت آتش : ادامه ماجرای عشق و تحریک
آتش فروز|ی عشق با قدرت| ه در داستان ما واپسبازمیگردد ، اما این بار با هیجان غیرقابل پیش بینی} . نتیجه|ی {عاطفی|رابطه^|ارتباط]|ی گذشته شاید در آینده روشن نباشد ، اما احساس|ی تار| ی این بار، آزادی را به همراه دارد.
در لبه ی تیغه: پنجاه طیف خاکستری قسمت اول
قسمت اول این/سریال/داستان ما را به دنیای غیرقابل_اعتماد/مرموز/عجیب شخصیتها/نفرین شده/رویاها می برد. جانی/لیا/سام ، همکار/دوست/رقیب جانی/لیا/سام ، در پی گزارش/راز/اسرار امور/مجزئیات/خوابها هستند که کشاورز/وکیل/بازرس را به خطر/سفر/معادله می کشانند. افکار/احساسات/رویاها در این/سریال/داستان با حرف/عمل/تصویر نشان_می_دهد/برملا_می_شود/پیدا_می_شود. قسمت/فصل/بخش اول ما را در/به/با مسیر/جنگ/عشق می برد.
- خواب/افکار/تصاویر
- رازداری/مυσره/اسرار
- کشته_شده/گمشده/فقدان